مــــــــــــــــــن یه‍ دخی با قلــــــــــ✖✖ــــــــــــب یخی ام

باشــــــــــــــــــــــــــه من لاشـــــــــ¡¡¡!!!ــــــــــــی ولــــــــــــــ آخ آخ ــــــــــــی آرزو بــــــــــه دلتـــــــــ مــــــیزارم یه‍ بار دیگه‍ بــــــــــــــــــــــــــام باشـــــــــــــیـــــــــــ

*اینجا قانون داره طویله که نی*

*قبل اینکه شروع کنم بهتره بگم میشه ادم حسابت کرد اگ نظرم بزاری

*در ثانی سوزنت گیر نکنه رو پست ثابت رو همین هی نظر بزاری بقیه رو هم واس تو گذاشتم اگ تو پست ثابت بزاری وبت نمیام تا کونت بسوز

*اول اینکه ورود لاشیا ممنوع...حتی شما دوست عیز*

*اینجا رو دوس نداشتی میتونی با یه خدافظی خوشحالم کنی*

*میای اینجا بد برداشت نکن کمرت درد میگیره*

*اعصابم داغونه داغونترش نکن*

*پروفایلم اکتیو ناجور(الان میتونی ذوق کنی)*

*وب خودمه پ حرف اضافه نباشه پلیز*

**خلاصه اینکه آرامش اینجارو بهم نریز**

 

نوشته شده در جمعه 25 دی 1398ساعت 21:31 توسط T.T.M1380|

 جوری قضاوتت میکنن

هه

انگار زاییدنت.....!؟

از لج ما...

ایدز نگیری صلوات :-)

خیلی اشتباه کردم

که به

خیلیا گفتم رفیق

هه

 

من نزدیکامو دور انداختم

 

 

نوشته شده در شنبه 6 آبان 1396ساعت 1:26 توسط T.T.M1380|

 

 بعضی ها میگن 

رفیق مثل لیمو شیرینه....

بعد یه مدتی تلخ میشه

اخه یکی نیس به اینا بگه

لیمو شیرین شیرینه...

تا کارد به جیگرش نزنی ک تلخ نمیشه

نوشته شده در شنبه 8 مهر 1396ساعت 18:29 توسط T.T.M1380|

  

 عـــــرض تســـــلیت....با کـمی فِـــــیسِ خجـــــالت... 

بابـتـ ⇦مـــــرگـــــ.ِ... 
ِ✖ غیـــــرَت....
.
 
✖نجـــــابتـــــ... 
✖انســـــانیتـــــ......✘✘✘

 

عکس و تصویر هیچ عملی در دنیا گم نمیشود،کسانی که به شما بدی میکنند در نهایت روزگار جواب ...  

مَــــن لَــــشو 
خُــــــدا نا امـــــید اَز بَنـــــدَشو 
تا مَــــــن زِر زَدَم 
کَرد تو گوشــــــش پَنـــــبَشو

  

☜هـــــمـــــہ دشـــــمـــ↭ــن شـــــدن↷ 
مـــــیـــ↫ــخوان مـــشــتـــــم کــنــن↹ 
ولــ⇇ـى مـَـــ❥ــنْ مــيـْــ ʘ͜͡ʘ ـــخــَنـْــدَم†† 
ديــگــــ↹ـــہ مـُـحْــكـَــم شـُــدَم↻†♔♚

✖⇦وق‍ــــــــــــــــــــتے از کــــــــــسے مــــــــــتنــــــــــــــــــــفر میـــــــــــــــــ

  

به بعضیـــام بــاس گــــفت: ↭❂✘شما خِــیلـــــے مـــے خــــــواستَــــے ببینـــے【شِـــکســــت مـــن】 

ولــــے حـــالا حـــالاها بایَـــــد خیــره شـــے بــــه【شَــصـــــتِ مَــــــن】 آره اینجـــوریاس✘❂↭

نوشته شده در سه شنبه 21 شهريور 1396ساعت 4:23 توسط T.T.M1380|

 اینو از یه بنده خدایی کش رفتم.بنده خدا راضی باش :-)

 

   درکدام جنگ ناپلئون مرد؟

 

 

در اخرین جنگش

 

 

 اعلامیه استقلال امریکا درکجا امضاشد؟

 

 

در پایین صفحه

 

 

 علت اصلی طلاق چیست؟

 

 

ازدواج

 

 

 علت اصلی عدم موفقیتها چیست؟

 

 

امتحانات

 

 

 چه چیزهایی را هرگز نمی توان درصبحانه خورد؟

 

 

نهار و شام

 

 

 چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟

 

 

نیمه دیگر ان سیب

 

 

 اگر یک سنگ قرمز را در دریا بیندازید چه خواهد شد؟

 

 

خیس خواهد شد

 

 

یک ادم چگونه ممکن است هشت روز نخوابد؟

 

 

 مشکلی نیست شبها می خوابد

 

 

 چگونه می توانید فیلی را با یک دست بلند کنید؟

 

 

شما امکان ندارد فیلی را پیدا کنیدکه یک دست داشته باشد

 

 

 اگر در یک دست خود سه سیب و چهارپرتقال

 

 

 

و در دست دیگر سه پرتقال و چهار سیب داشته باشید کلا چه خواهید داشت؟

 

 

 دستهای خیلی بزرگ

 

 

 اگر هشت نفر در ده ساعت یک دیوار را بسازند

 

 

 چهار نفر ان را در چند ساعت خواهند ساخت؟ 

 

 

هیچی چون دیوار قبلا ساخته شده

 

 

 چگونه می توانید یک تخم مرغ خام را به زمین بتونی بزنید بدون ان که ترک بردارد؟

 

 

زمین بتونی خیلی سخت است و ترک بر نمی دارد 

اگه فهمیدین به منم بگین چرا این بچه با یه دنیا خلاقیت صفر شده. ......؟؟؟؟؟؟؟

نوشته شده در دو شنبه 20 شهريور 1396ساعت 1:20 توسط T.T.M1380|

  

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
خخ لقب تو بزنی حله

:ادامه مطلب:
نوشته شده در سه شنبه 27 تير 1396ساعت 4:3 توسط T.T.M1380|

 

بخونید قشنگ و قابل تامل 


در حال خرید بودم که صدای پیرمرد دوره گردی به گوشم رسید؛

_آقا این بسته نون چند؟

فروشنده با بی حوصلگی گفت: هزار و پونصد تومن!

پیرمرد با نگاهی پر از حسرت رو به فروشنده گفت:

نمیشه کمتر حساب کنی؟!!

توی اون لحظات توقع شنیدن هر جوابی رو از فروشنده داشتم جز این که شنیدم!؛

_نه، نمیشه!!

دوره گرد پیر، مظلومانه با غروری که صدای شکستنش گوشمو کر کرده بود بسته ی نون رو سر جاش گذاشت و از مغازه خارج شد!

درونم چیزی فروریخت...هاج و واج از برخورد فروشنده به دوستم چشم دوخته بودم.

از نگاه غمگینش فهمیدم اونم به چیزی فکر میکنه که من فکر میکنم!

یه لحظه به خودم اومدم، باید کاری میکردم. 

این مبلغ بینهایت ناچیز بود اما برای اون پیرمرد انگار تمام دنیا بود!

به دوستم گفتم تا دور نشده این بسته نون رو بهش برسون!

پولش رو حساب کردم و از مغازه خارج شدم.

پیرمرد بینوا به قدری از دیدن یه بسته نون خوشحال شده بود که انگار همه ی دنیا توی دستاشه!

چه حس قشنگی بود...

.

اون روز گذشت...

شب پشت چراغ قرمز یه دختر بچه ی هفت، هشت ساله 

با یه لبخند دلنشین به سمتم اومد؛

ازم فال میخری؟

با لبخند لپشو گرفتمو گفتم چند؟

_فالی دو هزار تومن!

داخل کیفمو نگاه کردم اما دریغ از حتی یه هزار تومنی!

با ناراحتی نگاش کردمو گفتم عزیزم اصلا پول خرد ندارم!

و با جوابی که ازش شنیدم درون خودم غرق شدم...

_اشکال نداره، یه فال مهمون من باشید!!

بی اختیار این جمله چند بار توی ذهنم تکرار شد؛

_یه فال مهمون من باش!!


از اینهمه تفاوت بین آدمها به ستوه اومدم!

صبح رو به خاطر آوردم، یه فروشنده ی بالغ و به ظاهر عاقل

که صاحب یه مغازه ی لوکس توو بهترین نقطه ی شهر تهران بود

از هزار و پونصد تومن ناقابل نگذشت

اما

یه دختر بچه ی هفت، هشت ساله ی فال فروش دوست داشت یه فال مهمونش باشم و از دو هزار تومنش گذشت......

.

همین تلنگرای کوچیک باعث میشه ما آدما بهمون ثابت بشه که

"مرام و معرفت" نه به سنه، نه به داراییه، نه به سطح سواد آدما!

معرفت یه گوهر نابه که خدا نصیب هر آدمی نمیکنه

نوشته شده در سه شنبه 27 تير 1396ساعت 1:33 توسط T.T.M1380|

بعضی حرفارو نمیشه گفت...باید خورد...ولی بعضی حرفا رو نه میشه گفت... نه میشه 

 خورد...میمونه سرِ دل!میشه دلتنگی! میشه بغض! میشه سکوت!میشه همون وقتی که خودتم نمیدونی چه مرگته!! 

آب همیشه هم مایه حیات نیست...پشت سر توکه ریخته شود مایه مرگ است!

نوشته شده در سه شنبه 20 تير 1396ساعت 1:40 توسط T.T.M1380|

عشق یعنی خون دل یعنی جفا


عشق یعنی درد و دل یعنی صفا 


عشق یعنی یک شهاب و یک سراب 


عشق یعنی یک سلام و یک جواب


عشق یعنی یک نگاه و یک نیاز 


عشق یعنی عالمی راز و نیاز  

نوشته شده در یک شنبه 18 تير 1396ساعت 1:40 توسط T.T.M1380|

دیدی که سخت نیست … تنها بدون من؟ 

دیدی که صبح می شود … شبها بدون من؟ 

این نبض زندگی … بی وقفه می زند …! 

فرقی نمی کند … با من … بدون من …! 

دیروز گرچه سخت … امروز هم گذشت …! 

طوری نمی شود … فردا بدون من …!  

نوشته شده در یک شنبه 11 تير 1396ساعت 1:13 توسط T.T.M1380|



      قالب ساز آنلاین